رسم قهوه خوردن در مهماني هاي تركيه

در سايت كافه باز ميتوانيد بهترين مطالب راجب قهوه را مطالعه كنيد.

رسم قهوه خوردن در مهماني هاي تركيه

۳ بازديد

اگر مهمان خانه بوميان در تركيه شويد، اولين چيزي كه به شما تعارف ميشود، يك فنجان قهوه است. قهوه فرانسه از دانههاي قهوه با برشتگي ملايم تهيه شده است. در فرهنگ فارسي سخن (انوري، 1385: 1147)، رول در معني اخير با معني فرانسۀ آن، يعني «نقش»، در يك مدخل جاي گرفته و در مدخل «رول»، به واژۀ «رل» ارجاع داده شده است. در فرهنگ فرانسۀ روبر4 (2012: 1231)، معاني اول و دوم در يك مدخل و معني سوم در مدخلي جداگانه آمدهاند. در اينجا نيز چون احساسها و هيجانهاي لوتي به مردم مشرقزمين بسيار شبيه بود، بهنوعي با روحيههاي ايرانيها احساس نزديكي ميكرد و بسيار زود موفق شد خود را با فرهنگ ايراني سازگار كند. به اين معنا كه سنگها با كمك الكتريسيته، دانههاي قهوه را پودر ميكنند. 7.وقتي قهوه به جوش نزديك ميشود قبل از اينكه شروع به قل زدن كند مجدد روي آن كفي ايجاد ميشود، آن كف را هم با قاشق از روي قهوه برداريد و دوباره قهوه ي بدون كف را روي حرارت قرار دهيد. تا اينكه در سال ۱۸۷۱ يكي از قهوه فروشان تركيه كه مهمت افندي نام داشت، به يك كار جديد دست زد و با انجام دادن مراحل اوليه تهيه قهوه كار بو دادن و آسياب قهوه را در مغازه توسط مهمت افندي صورت مي گرفت و او قهوه را آماده به مردم عرضه مي كرد.

اين قهوه 600 سال قبل در دربار پادشاه عثماني (تركيه امروزي) رواج پيدا كرد. قهوه ترك اعتياد آور است! جالب است بدانيد فال قهوه نيز معمولا از ته مانده قهوه ترك گرفته ميشود. قوي و غليظ بودن قهوه ترك باعث مي شود كه آب بدن كم شود و درنتيجه دهان خشك مي شود و نوشيدن آب باعث مي شود كه آب بدن در حالت نرمال باقي بماند و همچنين از پانكراس معده نيز جلوگيري مي كند. به نظر ميرسد كه واژۀ اسيد از طريق شيميدانان و ترجمۀ كتب شيمي به فارسي راه يافته است و در فارسي امروز نيز همواره در علم شيمي كاربرد دارد. در علم شيمي بهجاي واژۀ مينرال، اصطلاح «معدني» از قديم كاربرد داشته است، مانند «مواد معدني» يا «شيمي معدني». معني ديگر ساك در زبان فارسي كيسه است، مانند كيسهخواب (sac de couchage)، كيسهبوكس (sac de sable) و كيسۀ زباله (sac poubelle). و يا مقالة «الواقعية السحرية في أعمال إبراهيم الكوني - رواية «الورم» نموذجاً-» (صلاحالدين عبدي)3 و مقالة «شبهاي هزار و يك شب» (مهسان عطاري)4 كه در 6 صفحه به معرفي داستان و تحليل مختصر شخصيت­هاي آن پرداخته است، اشاره كرد. مهمترين نكتهاي كه بايد در مورد اين نوشيدني در نظر داشت، رعايت اعتدال در مصرف آن است.

در گذشته، «كارت ويزيت» نيز كاربرد داشت، اما امروزه مورد استفاده و نام آن تغيير كرده و جاي خود را به «كارت» داده است. چند مقاله نيز در تحليل رئاليسم جادويي در رمانهاي فارسي نگاشته شده است كه عبارتند از: «بررسي رئاليسم جادويي و تحليل رمان اهل غرق» (ناصر نيكوبخت و مريم رامين نيا)،«رئاليسم جادويي در تذكرة الأولياء»(علي خزاعي فر)1، «بازتاب رئاليسم جادويي در داستان­هاي غلامحسين ساعدي» (تقي پورنامداريان و مريم سيّدان)، كه در آن به مجموعه­اي از آثار داستاني ساعدي و نه يك اثر خاص وي پرداخته شده است و اين آثار به دو دسته تقسيم شده­اند؛ داستانهايي كه به سبك رئاليسم جادويي نوشته شده­اند - از جمله عزاداران بيل- و داستانهايي كه تنها رگه­هايي از رئاليسم جادويي را مي­توان در آنها يافت. در زبان فرانسه، به بوفۀ ادارات، دانشگاهها، بيمارستانها و فروشگاهها كافهتريا گفته ميشود كه در آن معمولاً نوشيدني و انواع غذاهاي سبك سرد و گرم به صورت سلفسرويس ارائه ميشود. در زبان فارسي، «اليويه» يا سالاد «الويه» غذايي است سرد كه از مخلوط تكههاي سيبزميني، مرغ، خيارشور، نخودفرنگي، روغنزيتون و مايونز درست ميشود.

در اينجا مشاهده ميشود كه در فارسي، يك هجا از كلمۀ فرانسه كم شده است؛ علت آن ميتواند بهسادگي تمايل فارسيزبانان براي كوتاه و ساده كردن كلمات باشد و چون حذف يك هجا از كلمۀ فرانسه، كلمه را از لحاظ دستوري دچار اشكال نميكند، پس اين تغيير بهراحتي پذيرفته شده است. در زبان فارسي، ترور بيشتر به معني سوءقصد به يك شخص و كشتن اوست كه معمولاً به صورت فعل كاربرد دارد، مانند ترور شدن با ترور كردن. در فارسي، كلمۀ پاساژ معاني ديگري در نقاشي و موسيقي يافته است: پاساژ در نقاشي، رنگ رابط ميان دو رنگ است و در موسيقي، بخشي از يك قطعۀ موسيقي است كه دو قسمت مهم قطعه را به هم پيوند ميدهد. پاساژ: 1. عبور، گذر (از محلي به محل ديگر يا از مرحلهاي به مرحلۀ ديگر)؛ 2. راه، محل عبور؛ 3. تغيير؛ 4. گالري؛ 5. عبوري، گذرا، گذر موقت؛ 6. در رنگ نهادن پارچه و پوست؛ 7. قطعه (موسيقي، كتاب مقدس). امروزه اين واژه كمتر استفاده ميشود و جاي خود را به شال يا شال سهگوش داده است. پيشتر، «دپوي شرق» و «دپوي غرب» در تهران محل پارك شبانۀ اتوبوسهاي شركت واحد بودند؛ با انتقال اين پاركينگها به خارج از فضاي شهري در سالهاي اخير، استفاده از اين واژه محدود و كمكم به دست فراموشي سپرده ميشود

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.